لینک دوستان
جستجوگر پیشرفته سایت

یازدهم مهرماه پارسال زن و مردی جوان پیکر نیمهجان یک پسربچه هشت ساله بهنام «سبحان» را به درمانگاهی در باقرشهر منتقل کردند. پسر بچه که با مرگ دستوپنجه نرم میکرد به خاطر
وخامت حالش به بیمارستان شهدای هفتمتیر منتقل شد.
آثار کبودی و سوختگی روی بدن این پسربچه، فرضیه کودکآزاری را به وجود آورد. در این بین مادر سبحان به کلانتری رفت و از شوهر صیغهایاش به نام «محمد» شکایت کرد.
این زن گفت: «سبحان حاصل ازدواج من و شوهر اولم بود که پس از جدایی ما، دادگاه حضانت او را به من داد. پس از مدتی به عقد موقت محمد در آمدم. سبحان و دخترم هم با ما زندگی میکردند.»
وی ادامه داد: «من راننده سرویس مدارس هستم و معمولا صبح زود از خانه بیرون میروم. امروز صبح دختر 14 سالهام با من تماس گرفت و گفت که محمد، سبحان را کتک زده و حال پسرم بد است. با عجله خودم را به خانه رساندم و همراه محمد، او را به درمانگاه بردیم.»
دخترم میگوید محمد با دسته جاروبرقی آنقدر سبحان را کتک زده که منجر به بیهوشی او شده است. حالا از محمد شاکی هستم. او قبلا هم بارها پسرم را کتک زده و شکنجه کرده بود. شکایت زن جوان از همسر صیغهایاش در حالی صورت گرفت که تلاش پزشکان برای نجات سبحان نتیجهای نداشت و او بهدلیل شدت ضرباتی که به سرش وارد شده بود دچار ضربه مغزی شد و به حالت اغما فرو رفت. همزمان تیمی از ماموران پلیس راهی بیمارستان شدند و به تحقیق در اینباره پرداختند. به این ترتیب ردیابی محمد که به مکان نامعلومی گریخته بود در دستور کار پلیس قرار گرفت و او که به شیشه معتاد است، بازداشت شد.
این مرد گفت: «سبحان پسربچه لجبازی بود و اصلا رفتار مناسبی نداشت. آن روز شیشه مصرف کرده بودم و حال عادی نداشتم. همسرم هم سر کار بود و وقتی سبحان شروع به لجبازی کرد عصبانی شدم و با دسته جاروبرقی او را کتک زدم.»
با دستور قاضی جمشیدی، ناپدری شکنجهگر به اتهام کودکآزاری روانه زندان شد. این در حالی بود که با گذشت زمان، هیچ تغییری در وضعیت سبحان کوچولو حاصل نشد و تلاش پزشکان برای بازگرداندن او به زندگی، بینتیجه ماند و 2 ماه بعد، سبحان روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.
به این ترتیب ناپدری به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پروندهاش به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در آن بین مادر و پدر سبحان اعلام کردند از قاتل پسرشان هیچ شکایتی ندارند. با اعلام این رضایت، محمد دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، مادر قربانی گفت: «پدر سبحان معتاد بود به همین دلیل از او جدا شدم و به عقد موقت محمد درآمدم. شش ماه از ازدواج موقتم با او گذشته بود که پسرم کشته شد.
محمد مرد مهربانی بود. او با فرزندانم رفتار خوبی داشت، اما نمیدانم چرا پسرم را کتک زد و موجب مرگ او شد. من و شوهر سابقم به همین علت گذشت کردیم و با دریافت دیه رضایت دادیم.» وقتی محمد پشت تریبون دفاع ایستاد، گفت: «چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم. من مواد کشیده بودم و حال طبیعی نداشتم که با دسته جاروبرقی سبحان را کتک زدم. من ضربهها را به دست و پای او زدم، اما باور کنید نمیدانم چطور شد که او جان سپرد.»
وی در حالی که اشک میریخت، گفت: «من سبحان را دوست داشتم و هرگز به مرگش راضی نبودم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و طبق ماده 612 قانون مجازات محمد را به پنج سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد.
وخامت حالش به بیمارستان شهدای هفتمتیر منتقل شد.
آثار کبودی و سوختگی روی بدن این پسربچه، فرضیه کودکآزاری را به وجود آورد. در این بین مادر سبحان به کلانتری رفت و از شوهر صیغهایاش به نام «محمد» شکایت کرد.
این زن گفت: «سبحان حاصل ازدواج من و شوهر اولم بود که پس از جدایی ما، دادگاه حضانت او را به من داد. پس از مدتی به عقد موقت محمد در آمدم. سبحان و دخترم هم با ما زندگی میکردند.»
وی ادامه داد: «من راننده سرویس مدارس هستم و معمولا صبح زود از خانه بیرون میروم. امروز صبح دختر 14 سالهام با من تماس گرفت و گفت که محمد، سبحان را کتک زده و حال پسرم بد است. با عجله خودم را به خانه رساندم و همراه محمد، او را به درمانگاه بردیم.»
دخترم میگوید محمد با دسته جاروبرقی آنقدر سبحان را کتک زده که منجر به بیهوشی او شده است. حالا از محمد شاکی هستم. او قبلا هم بارها پسرم را کتک زده و شکنجه کرده بود. شکایت زن جوان از همسر صیغهایاش در حالی صورت گرفت که تلاش پزشکان برای نجات سبحان نتیجهای نداشت و او بهدلیل شدت ضرباتی که به سرش وارد شده بود دچار ضربه مغزی شد و به حالت اغما فرو رفت. همزمان تیمی از ماموران پلیس راهی بیمارستان شدند و به تحقیق در اینباره پرداختند. به این ترتیب ردیابی محمد که به مکان نامعلومی گریخته بود در دستور کار پلیس قرار گرفت و او که به شیشه معتاد است، بازداشت شد.
این مرد گفت: «سبحان پسربچه لجبازی بود و اصلا رفتار مناسبی نداشت. آن روز شیشه مصرف کرده بودم و حال عادی نداشتم. همسرم هم سر کار بود و وقتی سبحان شروع به لجبازی کرد عصبانی شدم و با دسته جاروبرقی او را کتک زدم.»
با دستور قاضی جمشیدی، ناپدری شکنجهگر به اتهام کودکآزاری روانه زندان شد. این در حالی بود که با گذشت زمان، هیچ تغییری در وضعیت سبحان کوچولو حاصل نشد و تلاش پزشکان برای بازگرداندن او به زندگی، بینتیجه ماند و 2 ماه بعد، سبحان روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد.
به این ترتیب ناپدری به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پروندهاش به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در آن بین مادر و پدر سبحان اعلام کردند از قاتل پسرشان هیچ شکایتی ندارند. با اعلام این رضایت، محمد دیروز از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه رسیدگی به این پرونده که به ریاست قاضی باقری و با حضور چهار مستشار تشکیل شد، مادر قربانی گفت: «پدر سبحان معتاد بود به همین دلیل از او جدا شدم و به عقد موقت محمد درآمدم. شش ماه از ازدواج موقتم با او گذشته بود که پسرم کشته شد.
محمد مرد مهربانی بود. او با فرزندانم رفتار خوبی داشت، اما نمیدانم چرا پسرم را کتک زد و موجب مرگ او شد. من و شوهر سابقم به همین علت گذشت کردیم و با دریافت دیه رضایت دادیم.» وقتی محمد پشت تریبون دفاع ایستاد، گفت: «چیز زیادی از ماجرا به خاطر ندارم. من مواد کشیده بودم و حال طبیعی نداشتم که با دسته جاروبرقی سبحان را کتک زدم. من ضربهها را به دست و پای او زدم، اما باور کنید نمیدانم چطور شد که او جان سپرد.»
وی در حالی که اشک میریخت، گفت: «من سبحان را دوست داشتم و هرگز به مرگش راضی نبودم.» در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد و طبق ماده 612 قانون مجازات محمد را به پنج سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم کرد.
-
موضوع: کارهای عجیب,کارهای وحشتناک,انسان های شگفت انگیز,
تعداد بازديد : 91 | نویسنده: ادمین | نظرات()
امتیاز : | نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
شنبه 16 اسفند 1393 ساعت: 17:13
مطالب تصادفی
- مسیلها و مشکلات ناشی از آنها در گستره شهر مشهد
- ترجمه مقاله نظارت کنترل کننده مبتنی بر UPFC در نوسانات فرکانس قدرت
- ارتباط هوش هیجانی(EQ) با تعارضات سازمانی
- پروژه کارشناسی ارشد رسانه با عنوان توصیف و بررسی عوامل موثر بر اصول برنامه سازی خلاق در رادیو و شنا
- سارقان مشتریان بانک ها در خمینی شهر اصفهان دستگیرشدند
- خصوصی سازی شرکت های بیمه دولتی در اجرای اصل 44 قانون اساسی
- مقاله ترجمه شده رشته حسابداری با عنوان نوسانات و پیش بینی درآمد
- جایگاه قرآن و فقه در وضع قوانین
- مقاله رشته ادبیات فارسی با عنوان صورخیال در قصاید خاقانی شروانی
- تشخیص کاراکتر با استفاده از شبکه عصبی LVQ
مطالب مرتبط
- پایان نامه مهندسی مواد و متالوژی با عنوان اكسید ایندیم قلع
- ارتباط سبکهای یادگیری وابسته / نابسته به زمینه با پیشرفت تحصیلی زبان فارسی دانش آموزان سال سوم راه
- کتاب رایانش ابری
- طبقهبندی جوشكاری
- تولید قطعات فلزی و رنگ قطعات پلیمری
- طرح ریزی واحد صنعتی مهسان الکتریک
- کارخانه بزرگ صنعتی و انواع ماشین آلات و قطعات الکترونیک پرکاربرد
- پروژه رشته مهندسی صنایع تکنولوژی صنعتی با عنوان آشنایی با بخش های تولیدی شرکت صنعتی پارس خزر
- پروژه رشته صنایع با عنوان زمان سنجی خط تولید شرکت پارس الکتریک
- پاورپوینت و ارائه کامل دوره آموزشی کایزن عملیاتی
بخش نظرات این مطلب
- پیمایش،آمارگیری و پرسشنامه الکترونیکی داده های پایان نامه
- تفسیر قانون اساسی ایران و آمریکا؛اصول،رویکردها و مراجع
- مسیریابی در شبکه های WSN
- مدیریت زباله های شهری
- مدیریت و بازیافت زباله های شهری
- زباله های شهری و مدیریت مواد زائد جامد
- تشریح مفهوم بهینه سازی و بکارگیری آن در الگوریتمهای جستجو
- پاورپوینت بهینه سازی در سیستم های نرم افزاری با تاکید بر الگوریتمهای جستجو
- دانلود مقاله ترجمه شده فرااکتشافات در بهینه سازی ترکیبی
- بهینه سازی در سیستم های نرم افزاری
- عجيب ترين ركوردهاي كتاب گينس 2014 + تصاوير
- عجیب ترین عمل های جراحی +عکس(+13)
- پایان نامه کارشناسی ارشد رشته آی تی با عنوان تجارت الکترونیک
- رکوردهای عجیب و غریب +عکس
- بزرگترین کژدم(عقرب)جهان
- غذا خوردن برروی بدن زنان برهنه به عنوان سینی غذا!! + عکس
- دردسرهای مردی که خودش را شبیه شیطان کرده است در دبی!! + عکس
- رکوردهای جالب گینس 9
- شیرین کاری پسر 15 ساله در رختخواب کار دستش داد! + عکس
- بررسی رابطه پوشش و رفتار زنان در تعرض و تحریک مردان در انگلیس!
تبلیغات
آمار













ورود کاربران
عضويت سريع
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود